کد خبر: ۹۲۱۸
۳۰ ارديبهشت ۱۴۰۳ - ۱۴:۳۰

آیت‌الله عزیزالله عطاردی میراث‌بان فرهنگ خراسان بود

علامه عزیزالله عطاردی‌قوچانی سال‌های پیاپی عمرش را صرف پژوهش، مطالعه و قلم‌فرسایی کرد تا فرهنگ غنی ایرانی‌اسلامی را کامل و جامع و بدون تحریف به جهانیان و همچنین آیندگان معرفی کند.

علامه عزیزالله عطاردی‌قوچانی یکی از بزرگ‌مردان خطه خراسان و نمونه بارز یک انسان باهمت و تلاشگر بود. ایشان سال‌های پیاپی عمرش را صرف پژوهش، مطالعه و قلم‌فرسایی کرد تا فرهنگ غنی ایرانی‌اسلامی را کامل و جامع و بدون تحریف به جهانیان و همچنین آیندگان معرفی کند.


آغاز زندگانی

علامه‌عطاردى پنجم آذر ۱۳۰۷ در روستاى آقابگلر (بیگلر) از توابع قوچان دیده به جهان گشود. این روستا در زمان نادرشاه افشار امیرنشین بوده و جنوب خبوشان (قوچان) و در دامنه کوه محمدبگ از سلسله‌جبال شاه‌جهان ارغیان در یکى از سرچشمه‌هاى رود اترک بنا شده و محل اسکان عشیره حمزکانلو، اجداد پدرى علامه‌عطاردى بوده است.


تحصیلات ابتدایى‌

علامه‌عطاردى در چهارسالگى به مکتب‌خانه واقع در محل زادگاهش رفت و نزد روحانى محل قرآن مجید، خطاطى و خوش‌نویسى و ادبیات فارسى را فراگرفت و تا هفت‌سالگى به انواع متون ادبیات فارسى تسلط یافت، به‌شکلى که کتب درسى دوره‌هاى دبستان را تهیه و بدون معلم مطالعه مى‌کرد.

از این رهگذر با آثار فاخر ادبیات فارسى مانند شاهنامه فردوسى، گلستان و بوستان سعدى، ناسخ‌التواریخ، معراج‌السعاده، تاریخ معجم و... آشنا شد. در ده‌سالگى قادر به مطالعه هر متن فارسى بود و به‌علاوه علاقه‌مند به ادبیات عرب شد و در روستا به تحصیل جامع‌المقدمات پرداخت.


حوزه علمیه قوچان‌

در سال ۱۳۲۵ با مهاجرت به قوچان در مدرسه عوضیه این شهر به‌مدت دو سال تحصیلات حوزوى را ادامه داد و ضمن خواندن کتاب «سیوطى» با اصول و مبانى ادبیات عرب آشنا شد.


حوزه علمیه مشهد

در سال ۱۳۲۷ راهى مشهد مقدس شد و در جوار بارگاه ملکوتى امام‌هشتم (ع) در مدرسه بالاسر در محلى که روزگارى مأمن و عبادتگاه بزرگانى مانند شیخ‌بهایى، امیرعلیشیر نوایى و شیخ حسنعلى اصفهانى بود، اسکان یافت و مشغول به تحصیل شد.

او در مشهد با حضور در درس استادان و مشاهیر علماى آن دیار ادبیات، فقه، اصول، منطق و تفسیر را فراگرفت و مقدمات و سطوح را به اتمام رساند و با رجال علم و ادب و فرهنگ و کتابخانه‌ها ارتباط علمى برقرار کرد.

مرحوم علامه‌عطاردى در این زمان با شرکت در درس مرحوم ادیب‌نیشابورى ادبیات فارسى و عربى را به‌طور علمى و دقیق فراگرفت.

 

حوزه علمیه تهران و قم‌

ایشان در آذر ۱۳۳۱ به تهران مهاجرت کرد و ابتدا به‌مدت یک‌سال در جوار حضرت عبدالعظیم حسنى در مدرسه برهانیه شهررى سکونت کرد. پس از آن در مدرسه مرحوم شیخ عبدالحسین در بازار پاچنار تهران رحل اقامت افکند و قدم در راهى گذارد که به‌تعبیر خودش مطالعه و تحقیق در آن به اتمام نرسد.

در مدرسه شیخ عبدالحسین تا سال ۱۳۴۰ ماندگار شد و در این مدت ضمن آشنایى با علما و بازاریان و شرکت در جلسات مذهبى و سیاسى و معاشرت با گروهى از منبرى‌ها و رجال سیاست و فرهنگ با تعدادى از ناشران، محققان، مصححان و مؤلفان آشنا شد.

در سال ۱۳۳۴ کار تصحیح متون را با مرحوم استاد على‌اکبر غفارى، ابتدا با مقابله و تحقیق کتاب «تحف‌العقول» و بعد چاپ کتاب «کافى» شروع کرد و سپس برخى آثار شیخ مفید، شیخ صدوق و امین‌الاسلام طبرسى را تصحیح و منتشر کرد و این همکارى به‌مدت پنج سال ادامه یافت.

دوره همکارى علامه‌عطاردى با استاد غفارى از نقاط عطف زندگى ایشان محسوب مى‌شود که موجب آشنایى ایشان با منابع و مآخذ و کتب حدیث، رجال، تاریخ و جغرافیا، ادبیات و لغت شد و مبانى معارف اسلامى را به‌طور علمى و دقیق و چندجانبه فراگرفت و بدین‌سان عملا وارد حوزه تحقیق و تصحیح متون و مخطوطات شد و مسیر زندگى آینده‌اش را مشخص کرد.

در سال‌هاى اقامت در تهران و مطالعه و تحقیق در کتابخانه‌ها و مخطوطات، مداوم به شهر قم مسافرت مى‌کرد و با اقامت در آنجا و حضور در حوزه‌هاى درسى استادان و بزرگان آن دیار به توسعه دانش و اطلاعات علمى و تحقیقى خود مى‌پرداخت.

 

نگاهی به بینش و منش پژوهشگر نستوه مرحوم آیت‌الله عزیزالله عطاردی

 

تحقیقات مستقل‌

علامه‌عطاردى از سال ۱۳۴۰ به‌طور مستقل شروع به تحقیق و مطالعه در کتابخانه‌ها و مخطوطات کرد و اولین اثر تألیفى‌اش کتاب «حضرت عبدالعظیم حسنى» را در سال ۱۳۴۲ چاپ کرد که صحت، عمق تحقیق و سبک نگارش آن موجب شد مرحوم علامه شعرانى تقریظ غرایى بر آن بنویسد. این اثر وزین موجب کسب اجازه روایت ایشان از طرف علامه شیخ آقابزرگ طهرانى شد.

متعاقبا نیز ترجمه «اعلام‌الورى» اثر امین‌الاسلام طبرسى را به‌چاپ رساند. ایشان در چند سال با مسافرت به شهرهاى مختلف از کتابخانه‌هاى مهم و مشهور کشور بازدید کرد و مجموعه مخطوطات موجود در ایران را بررسى و مطالعه کرد و از آنجا که یافته‌هاى موجود را برای اهداف تحقیقاتى خود کافى نمى‌دانست، تصمیم گرفت به خارج از کشور سفر کند.


اجازات و تقریظ‌ها

علامه‌عطاردى در سال ۱۳۴۴ راهى عتبات عالیات شد و ضمن یک‌سال مجاورت در نجف اشرف از محضر علما، فقها، محققان و مراجع نجف بهره‌مند شد. در این مدت کوتاه ضمن معرفى آثار و دیدگاه‌هاى تحقیقاتى خود موفق به اخذ اجازه روایت از عالمانى، چون حضرات آیات سیدمحسن حکیم، سیدابوالقاسم خویى و شیخ آقابزرگ تهرانى شد.

ایشان همچنین از آیت‌الله سیدمحمدهادى میلانى نیز اجازه روایت دارد. علامه‌عطاردى هنگامى‌که در مدینه اقامت داشت نیز از عالم بزرگ حنفى، شیخ محمدابراهیم ختنى که از مشایخ زیادى اجازه روایت داشت و از محبان اهل‌بیت (ع) بود، اجازه روایت گرفت و از این طریق به سلسله‌راویان و مشایخ حدیث در ماوراءالنهر و حرمین شریفین و مصر و شام پیوست.

تحقیقات و تتبعات علمى ایشان همواره مورد تشویق بزرگانى، چون علامه امینى، علامه شعرانى و آیت‌الله مرعشى نجفى قرار گرفته است.


سفرهاى علمى خارج از ایران‌

از آنجا که طرح تحقیقاتى بزرگ علامه‌عطاردى، «فرهنگ خراسان»، مستلزم تحقیقات میدانى و کتابخانه‌اى گسترده‌اى بود، ایشان پس از بازدید سراسرى از تمام کتابخانه‌هاى مهم ایران و مطالعه و بررسى مجموعه کتب چاپى، مخطوطات و منابع دست‌اول موجود در ایران، برای جمع‌آورى اسناد و مدارک و اطلاعات بیشتر تصمیم به سفرهاى علمى خارج از کشور گرفت. بنابراین، با مسافرت به کشورهایى از سه قاره آسیا، اروپا و آفریقا، از اقیانوس هند تا اقیانوس اطلس در جست‌وجوى ناشناخته‌ها به مطالعات کتابخانه‌اى و میدانى طاقت‌فرسایى دست زد.

این سفرهاى علمى و تحقیقاتى از سال ۱۳۴۴ تا ۱۳۷۰ طول کشید. در سال ۱۳۴۴ پس از سفر عتبات عالیات در اسفندماه عازم حجاز شد و در حرمین شریفین در کتابخانه‌هاى مکه و مدینه به مطالعه و تحقیق پرداخت. پس از بازگشت از این سفر در زمستان ۱۳۴۵ به هندوستان رفت و سپس از پاکستان و افغانستان دیدن کرد و از کتابخانه‌هاى این کشور بهره برد.

وى دوباره در سال ۱۳۴۸ عازم شبه‌قاره هند شد و مطالعات و تحقیقاتش را پى گرفت. در سال ۱۳۵۳ پس از انجام مناسک حج به کشورهاى یمن، مصر، سوریه و لبنان سفر و از کتابخانه‌هاى مهم این کشور‌ها بازدید کرد.

سال ۱۳۵۴ عازم اروپا شد و از کشورهاى انگلستان، فرانسه، بلژیک، آلمان و سپس ترکیه دیدن کرد و از کتابخانه‌هاى آن کشور‌ها نیز بهره‌هاى علمى لازم را برد. علامه‌عطاردى در سال ۱۳۵۹ براى سومین مرتبه سفر کوتاهى به هندوستان انجام داد و پس از آن در سال ۱۳۶۰ عازم آن شبه‌قاره شد و به‌مدت سه سال در آن دیار اقامت کرد و چندین مجلد از تألیفات خویش را به‌چاپ رساند. ره‌آورد سفرهاى متعدد ایشان به شبه‌قاره هند در کتاب «سیرى در کتابخانه‌هاى هند و پاکستان» منعکس شده است.

ایشان سال ۱۳۶۶ با سفر به روسیه از کتابخانه‌هاى مسکو و سن‌پترزبورگ دیدن کرد و پس از آن عازم ازبکستان، تاجیکستان و ترکمنستان شد و از کتابخانه‌ها و مراکز فرهنگى و آثار تاریخى این کشور‌ها بازدید کرد.

سرانجام در سال ۱۳۷۰ سفرهاى علمى و تحقیقاتى علامه‌عطاردى با کوله‌بارى سنگین از اسناد و مدارک و اطلاعات ذى‌قیمت میدانى و کتابخانه‌اى به پایان رسید و ایشان به تنظیم و تدوین و تألیف ره‌توشه‌هاى خود پرداخت؛ درحالى‌که در این سى سال تألیفات متعددى را به دنیاى دین و دانش عرضه کرده بود.

 

نگاهی به بینش و منش پژوهشگر نستوه مرحوم آیت‌الله عزیزالله عطاردی

 

تأسیس مرکز فرهنگى خراسان‌

علامه‌عطاردى برای تجمیع، حفظ و تداوم نشر آثار، تألیفات و تحقیقات خویش به فکر ایجاد مؤسسه فرهنگى و تحقیقاتى مستقلى برآمد؛ بنابراین با مطالعه همه‌جانبه و مشورت با علما، فضلا و اهل تحقیق، با همت و پشتکارى والا در سال ۱۳۸۴ به‌انجام این مهم موفق شد؛ بنابراین در تهران مؤسسه‌اى به‌نام «مرکز فرهنگى خراسان» تأسیس و کتابخانه شخصى‌اش را به آنجا منتقل کرد.

ایشان این مرکز را به‌همراه کتابخانه و همه تألیفاتش وقف آستان‌قدس‌رضوى و برای اداره آن هیئت‌امنایى را تعیین کرد و تا زمانى که در قید حیات بود، خودش اداره و نظارت بر آن را عهده‌دار بود. هم‌اکنون نیز این مرکز تحت نظارت هیئت متولیان اداره مى‌شود.

اهداف مرکز فرهنگى خراسان به‌طور مبسوط و به‌وضوح در وقف‌نامه آن مکتوب قید شده است. مأموریت اصلى این مرکز تحقق اهداف طرح عظیم «فرهنگ خراسان» است که ایشان حدود نیم‌قرن از عمر گران‌بهاى خویش را در ایران و جهان صرف مطالعات میدانى و کتابخانه‌اى درباره آن کرد و همه آثارش در ذیل همین عنوان شکل گرفت.

در سال ۱۳۴۰ علامه‌عطاردى متوجه اهمیت و جایگاه خراسان بزرگ، این خطه فرهنگ‌پرور حوزه تمدنى شرق شد و مطالعه و تحقیق در این زمینه را شروع کرد و تا پایان عمر به‌طور خستگى‌ناپذیر ادامه داد.

درواقع خراسان از قرن اول هجرى با ورود اسلام به ایران اهمیت خاصى مى‌یابد و خراسانى‌ها در مناطق آسیاى صغیر و اروپاى شرقى منشأ خدمات و آثار فراوانى در حوزه فرهنگ و تمدن اسلام و ایران مى‌شدند و دین اسلام نیز توسط همین قوم در قرن چهارم به شبه‌قاره هند برده شد.

بر این اساس خراسان حدود پنج سال به‌نحو چشمگیرى مهد تمدن و فرهنگ بوده است. علامه‌عطاردى باهمتى وصف‌ناپذیر در این زمینه اقدام به انجام تحقیقات میدانى و کتابخانه‌اى در ایران و خارج از ایران کرد.

ایشان ابتدا با مطالعات جغرافیایى محدوده خراسان بزرگ را مشخص کرد و پس از این مرحله به استخراج شهرها، قصبات، ولایات و روستا‌ها پرداخت و از آنجا رجال علم، ادب، حکمت، فرهنگ، سیاست و... مربوط به هر منطقه را شناسایى کرد. در مرحله نهایى نیز با مطالعات و تحقیقات میدانى و مسافرت به مناطق مربوط در ایران و خارج از ایران به مشاهدات و جمع‌آورى اطلاعات و اسناد و مدارک پرداخت.


وفات‌

علامه‌عطاردى در عصر جمعه سوم مرداد ۱۳۹۳ مصادف با ۲۷ رمضان ۱۴۳۵ در تهران وفات یافت و در جوار مضجع شریف رضوى در بقعه شیخ طبرسى به خاک سپرده شد. عاش سعیدا و مات سعیدا.

* این گزارش یکشنبه ۳۰ اردیبهشت‌ماه ۱۴۰۳ در شماره ۴۱ ضمیمه چهره روزنامه شهرآرا چاپ شده است.

ارسال نظر
آوا و نمــــــای شهر
03:44